loading...
بی نام و نشان
بی نام و نشان بازدید : 180 پنجشنبه 30 اردیبهشت 1389 نظرات (0)
 

من تو را سخاوتمندانه به کسی هدیه می دهم که از من عاشق تر باشد و از من برای تو مهربان تر...

من تو را به کسی هدیه می دهم که صدای تو را از هزار فرسخ راه دور ...

در خشم ...

در مهربانی ...

در دلتنگی ...

در هزار همهمه دنیا یکه و تنها بشناسد ...

من تو را سخاوتمندانه به کسی هدیه می دهم که راز آفتابگردان و تمام سخاوت های

عاشقانه  این گل معصوم را بداند ...

و ترنم دل پذیر هر آهنگ ...

هر نجوای کوچک ...

برایش یک خاطره مشترک باشد ...

او باید از رنگین کمان چشمان تو تشخیص بدهد که امروز هوای دلت آفتابی است یا

آن دلی که من برایش می میرم سرد و بارانی است ...

همان طور عاشق ...

همان طور مبهوت ...

آیا کسی پیدا خواهد شد از من عاشق تر و مهربانتر برای تو ؟ ...

تو را سخاوتمندانه با دنیایی از حسرت خواهم بخشید  ...

و او را که از من عاشق تر است هزار بار خواهم بوسید

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 3
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 13
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 8
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 8
  • بازدید ماه : 8
  • بازدید سال : 27
  • بازدید کلی : 991